منتقم کرار

  • خانه 

کاش رسم عاشقی میدانستم

22 شهریور 1396 توسط مليكا سلامت

✨شیخ رجبعلی خیاط تعریف میکرد :

?در نیمه شبی سرد زمستانی

در حالی که برف شدید میبارید و تمام کوچه و 

خیابان ها را سفید پوش کرده بود ؛ 

از ابتدای کوچه دیدم که در انتهای کوچه کسی

سر به دیوار گذاشته و روی سرش برف نشسته است❕

?باخود گفتم شاید معتادی دوره گرد است که

سنگ کوب کرده⚠️

?جلو رفتم دیدم او یک جوان است…

?او را تکانے دادم.

?بلافاصله نگاهم کرد و گفت چه میکنی‼️

گفتم : جوان مثه اینکه متوجه نیستی

برفــ، برفــــ روی سرت برف نشسته?

ظاهرا مدت هاست که اینجایی

خدای ناکرده می میری?

?جوان که گویی سخنان مرا نشنیده بود،

با سرش اشاره ای به روبرو کرد….

?دیدم او زل زده به پنجره خانه ای

فهمیدم ” عاشـــــ?ـــــق ” شده?
? #نشستم_و_با_تمام_وجود_گریستم 

?‍♂جوان تعجب کرد ، و کنارم نشست….

?‍♂گفت تو را چه شده  ای پیرمرد⁉️

آیا تو هم عاشـــــق شدی?
?گفتم قبل از اینکه تو را ببینم فکر میکردم عاشـــــقم? 

☘ #عاشـــــق‌مـــــهدی‌فاطـــــــمه ☘
ولی اکنون که تو را دیدم چگونه برای رسیدن به 

عشقت از خود بی خود شدی فهمیدم 

من عاشق نیستم و ادعایی بیش نبوده ?
مگر عاشق میتواند لحظه ای به یاد معشوقش نباشد
? الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ?

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

منتقم کرار

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس